ارثیه زمانی معنا ومفهوم پیدا میکند که شخصی فوت کند و ماتَرَکی (ارثیه) از وی باقی بماند. بنابراین اگر والدین قبل از فوت اقدام به تعیین سهم برای اولاد نمایند این موضوع در قالب عنوان ارثنمیگنجد.
والدین میتوانند قسمتی یا هر میزان از اموال و املاک خود را به یک یا چند نفر از فرزندانشان یا هر کس دیگری در قالب عقود دیگری مانند هِبه ،صُلح ،هدیه ، فروش یا به اشکال حقوقی دیگری واگذار نمایند.
همچنین میتوانند وصیت کنند که بعد از فوت آنها، قسمتی از اموال را به کسی دیگر غیر از فرزندان آنها واگذار شود. البته اگردر قالب وصیت باشد این وصیت فقط تا 3/1 (یک سوم )کل ارثیه نافذاست مگر اینکه کلیه ورّاث آنرا تنفیذ و تایید نمایند. (والا نسبت به مازاد 3/1 وصیت باطل و بلا اثر است).
پدر و مادر میتوانند ارثیه خود را حتی به غیر از ورثه وصیت نمایند،مثلا برای امور خیریه یا یکی از همسایگان و...
بنابراین اگر والدین قبل از فوت برای جلوگیری از هر گونه نزاع احتمالی قصد دارند که به یکی از روشهایی که گفته شده اقدام نمایند بایستی از طریق ثبت و صدور سند رسمی اقدام کنند. (برای استحکام رابطه حقوقیو جلوگیری از هر گونه طرح دعوا احتمالی)
شبکه خبری جهانی الحراء : قوه قضائیه - نظریههای مشورتی اداره کل امور حقوقی و تدوین قوانین قوه قضائیه منتشر شد.متن سوالات به عمل آمده از اداره کل امور حقوقی و تدوین قوانین قوه قضائیه و پاسخ این مرجع به آنها به شرح زیر است:
سؤال
با عنایت به محتوای ماده ۱۳۷ از قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ ناظر به ماده ۲۵ و تبصره آن از قانون مارالذکر، چنانچه شخصی سابقه محکومیت قطعی به مجازات جرم درجه شش داشته باشد و مجدداً مرتکب جرم درجه شش یا درجه چهار دیگر شود آیا مقررات تکرار قابل اعمال هست یا خیر؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه : چنانچه شخصی مرتکب جرم درجه شش شده باشد و پس از قطعیت حکم، مرتکب یکی از جرایم درجه یک تا شش دیگری شود با توجه به ماده ۱۳۷ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، اگر حکم محکومیت قطعی اجراء نشده و موضوع مشمول مرور زمان اجرای حکم نیز نشده باشد از موجبات تشدید مجازات به لحاظ تکرار جرم است ولی چنانچه محکومیت قطعی اجراء شده باشد با توجه به ماده ۲۵ قانون مرقوم که برای جرم درجه ۶ فرض اعاده حیثیت نکرده است،مشمول مقررات تکرار جرم نمیشود.
سؤال
حسب ماده ۱۸ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۱۳۳۴ اشخاصی که در تهیه مواد دارویی به هر کیفیتی مرتکب تقلب شوند از قبیل آن که جنسی را به جای جنس دیگر قلمداد نمایند و یا آن را با مواد خارجی مخلوط سازند و همچنین با علم به فساد و تقلبی بودن آن مواد برای فروش آماده و یا عرضه بدارند و یا به فروش برساند و یا دارویی را به جای داروی دیگر بدهند به مجازاتهای ذیل محکوم خواهند شد:
الف: در صورتی که استعمال مواد دارویی منحصراً علت فوت باشد مجازات تهیهکننده اعدام است و در صورتی که یکی از علل فوت باشد مجازات تهیهکننده حبس دائم با اعمال شاقه خواهد بود... با عنایت به این مقرره:
۱- آیا با وجود تبصره ۱ ماده ۳ آن قانون اصلاحی ۱۳۷۹ اساساً ماده فوق و بندها و تبصرههای آن کماکان به عنوان مقررهای خاص به اعتبار قانونی خود باقی میباشد یا آنکه به کلی نسخ گردیده است؟
۲- بر فرض اعتبار ساخت اقلام دارویی مجاز بر اساس فهرست منتشره وزارت بهداشت نظیر الکل طبی اتانول توسط اشخاص فاقد صلاحیت و یا فاقد پروانه ساخت معتبر از وزارت مذکور با چه مقررهای قابل مجازات میباشد؟
۳- مقصود از تهیهکننده در ماده مورد سؤال چه شخصی است و آیا به فروشنده اقلام دارویی دستساز تقلبی که قادر به معرفی سازنده نیست تهیهکننده قابل اطلاق است یا خیر؟ در صورت منفی بودن پاسخ فرد مذکور با چه مقررهای قابل مجازات میباشد؟
۴- در خصوص قرار توقیف اجباری متهمین موضوع تبصره ۳ ماده ۱۸ مزبور پاسخ چیست و آیا با وضع مقررات عمومی بعدی نسخ شده است یا خیر؟
۵- با عنایت به تبصره ۶ ماده ۳ قانون صدرالذکر الحاقی ۱۳۷۴ به موجب قانون اصلاح ماده ۳ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوراکی و آشامیدنی رسیدگی به جرایم موضوع ماده ۱۸ آن در صلاحیت چه دادگاهی است؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه ۱- ماده ۱۸ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۱۳۳۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی راجع به تقلب در تهیه مواد دارویی به شرح مندرج در این ماده است در حالی که تبصره۱ ماده۳ اصلاحی این قانون مربوط به واردات و خرید و فروش دارو بدون اخذ مجوز از وزارتخانه مربوطه است و این دو از حیث موضوعات مطرح شده متفاوتند و تعارضی با هم ندارند. ۲- ساخت هر نوع دارو یا فرآورده بیولوژیکی توسط اشخاص فاقد صلاحیت یا فاقد پروانه مطابق ماده ۱۵ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۱۳۳۴ جرم محسوب و مرتکب قابل مجازات است. ۳- منظور از تهیهکننده، هریک از اشخاصی هستند که در ماده ۱۸ قانون مرقوم به آن اشاره شده و حسب مورد به مجازاتهای مقرر در ذیل ماده مذکور محکوم خواهند شد. ۴- قرار بازداشت (قرار توقیف) مقرر در تبصره ۲ ماده ۱۸ قانون مورد بحث با توجه به بند ه ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری به اعتبار خود باقی است و نسخ نشده است. ۵- طبق تبصره ۶الحاقی ۲۹/ ۱/ ۱۳۷۴ ماده ۳ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی رسیدگی به جرائم موضوع ماده ۱۸ این قانون در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی است.
سؤال
۱- آیا مرور زمان شکایت موضوع ماده ۱۰۶ قانون مجازات اسلامی و محدودیت زمانی شاکی در اعلام شکایت در جرایم قابل گذشتی که قبل از لازمالاجراء شدن این قانون واقع شده است، جاری است؟
۲- با توجه به اینکه در آن مهلت یک ساله از تاریخ اطلاع از وقوع جرم برای طرح شکایت پیش بینی شده است آیا مهلت شکایت کیفری در صدور چک بلامحل از شش ماه به یکسال از زمان صدور گواهی عدم پرداخت افزایش یافته است؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه ۱- با توجه به صراحت بند ت ماده ۱۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ مقررات مرور زمان شامل جرائم سابق بر وضع این قانون فوراً اجراء میشود. لذا مقررات ماده ۱۰۶ قانون یاد شده در خصوص سقوط حق شکایت کیفری به شرح مذکور در این ماده که در مبحث چهارم مرور زمان پیش بینی شده است، بر جرایم سابق بر وضع این قانون نیز تسری دارد. ۲- قانون صدور چک، قانون خاص است و مقررات مربوط به طرح شکایت کیفری و مهلتهای مقرر در ماده ۱۱ این قانون کماکان به قوت خود باقی است و مقررات عام ماده ۱۰۶ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ ناسخ خاص مقدم نیست.
سؤال
آیا در پروندههای خانوادگی موضوع ماده ۴ حمایت خانواده مصوب ۹/ ۱۲/ ۱۳۹۱ حضور خوانده در جلسات طرح مداخله به منظور کاهش طلاق که در راستای ارجاع به مشاوره موضوع ماده ۲۵ و فصل دوم قانون مذکور میباشد، مشمول رأی حضوری است و یا غیابی؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه با عنایت به فرض استعلام و با توجه به تعریفی که از رأی غیابی در ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی آمده، چنانچه خوانده، سابقه ابلاغ واقعی اخطاریه در پرونده دادگاه خانواده نداشته باشد و در جلسات دادرسی نیز حضور نیافته و لایحهای هم تقدیم ننموده و وکیلی نیز معرفی نکرده باشد، در این صورت حکم صادره از سوی دادگاه در دعاوی خانوادگی نسبت به خوانده، غیابی محسوب است و صرف شرکت خوانده در جلسات مشاوره در مراکز مربوطه موضوع ماده ۱۶ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ در خارج از دادگاه، موجب حضوری شدن رأی مزبور نمیگردد.
شبگه خبری جهانی الحراء : قوه قضائیه - محمود مقصود
مرور زمان از موارد سقوط مجازاتها و یک نوع عفو محسوب میشود که از طریق اجرای قانون اعمال میشود که عبارت است از: گذشتن مدتی که به موجب قانون پس از انقضای آن مدت، تعقیب جرم یا اجرای حکم کیفری موقوف میشود.
با مرور زمان از نظر حقوقدانان موافقان و مخالفی دارد موافقین بر این اعتقادند که با گذشت زمان اضطراب ناشی از ارتکاب جرم در جامعه تسکین مییابد و جامعه جرم را به فراموشی میسپارد و متهم و مجازات وی سبب میشود که خاطره ارتکاب جرم بر اذهان عمومی زنده شوند.
مخالفین بر این استدلالند که مجرمین با سابقه و آشنا به قانون با نیرنگ بتوانند مدتی طولانی از چنگ دستگاه قضا بگریزند و مرور زمان باعث میشود که برای همیشه از تحمل مجازات رهایی یابند.
مرور زمان کیفری در قانون مجازاتهای مصوب 1352 وجود داشت ولی پس از انقلاب این موضوع مغایر شرع شناخته شد و از قانون مجازات اسلامی حذف شد.
البته در قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1387 در مواد 137 و 174 ثبت به مجازاتهای از نوع بازدارنده یا اقدامات تأمینی و تربیتی در سیستم کیفری قرار گرفت با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 در یک اقدام مترقی، این نهاد کیفری در مبحس چهارم از فصل یازدهم طی مواد 105 تا 113 به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات در کلیه جرائم مستوجب مجازاتهای تعزیری درجه یک تا هشت موضوع ماده 19 قانون مجازات اسلامی، به غیر از جرائم 109 قانون مذکور (جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی، جرائم اقتصادی شامل کلاهبرداری و جرائم تبصره ماده 36 همان قانون با رعایت مبلغ مقرر در آن ماده و جرائم قانون مبارزه با مواد مخدر پیشبینی شده است.
در قانون مجازات اسلامی جدید سه نوع مرور زمان وجود دارد ابتدا مرور زمان شکایت، مرور زمان تغییر و مرور زمان مجازات که با نظر به ماده 113 قانون مجازات اسلامی جدید موقوف شدن تعقیب صدور حکم یا اجرای مجازات، مانع از استیفای حقوق خصوصی نیز و متضرر از جرم میتواند دعوی خود را در مراجع صالح اقامه کند.
منبع: باشگاه خبرنگاران